معنی فارسی hackneyman

B1

شخصی که در نوشتن یا بیان ایده‌ها به کلیشه‌ها و الگوهای تکراری وابسته است.

A writer or artist who relies on clichéd ideas and expressions.

example
معنی(example):

نویسنده کلیشه‌ای در یافتن ایده‌های جدید در کارش با مشکل روبرو بود.

مثال:

The hackneyman struggled to find new ideas in his work.

معنی(example):

یک نویسنده کلیشه‌ای معمولاً به فرمول‌ها تکیه می‌کند تا خلاقیت.

مثال:

A hackneyman often relies on formulas rather than creativity.

معنی فارسی کلمه hackneyman

: معنی hackneyman به فارسی

شخصی که در نوشتن یا بیان ایده‌ها به کلیشه‌ها و الگوهای تکراری وابسته است.