معنی فارسی hacksawing

B1

عملی که در آن از اره هکساو برای بریدن استفاده می‌شود.

The act of cutting with a hacksaw.

verb
معنی(verb):

To cut with a hacksaw.

مثال:

This bolt is so rusted I'll have to hacksaw it off.

example
معنی(example):

اره‌کشی با هکساو به صبر و مهارت نیاز دارد.

مثال:

Hacksawing requires patience and skill.

معنی(example):

او ساعت‌ها صرف اره‌کشی قطعات فلزی کرد.

مثال:

He spent hours hacksawing the metal pieces.

معنی فارسی کلمه hacksawing

: معنی hacksawing به فارسی

عملی که در آن از اره هکساو برای بریدن استفاده می‌شود.