معنی فارسی hacksawn

B1

به حالتی اشاره دارد که چیزی با اره هکساو بریده شده است.

Cut with a hacksaw.

verb
معنی(verb):

To cut with a hacksaw.

مثال:

This bolt is so rusted I'll have to hacksaw it off.

example
معنی(example):

چوب به تخته‌های هکساو شده بود.

مثال:

The wood had been hacksawn into planks.

معنی(example):

او قطعات هکساو شده را به معلم خود نشان داد.

مثال:

He showed the hacksawn pieces to his instructor.

معنی فارسی کلمه hacksawn

: معنی hacksawn به فارسی

به حالتی اشاره دارد که چیزی با اره هکساو بریده شده است.