معنی فارسی hagging
B1به شکایت کردن یا صحبت کردن درباره موضوعاتی که تغییر نمیکنند اطلاق میشود.
To complain or talk excessively about past events or grievances.
- VERB
example
معنی(example):
حرف زدن درباره گذشته هیچ چیزی را تغییر نخواهد داد.
مثال:
Hagging on about the past won’t change anything.
معنی(example):
او وقتی او به داستانهای قدیمی ادامه میداد، خستهکننده مییافت.
مثال:
She found it tiring when he kept hagging about old stories.
معنی فارسی کلمه hagging
:
به شکایت کردن یا صحبت کردن درباره موضوعاتی که تغییر نمیکنند اطلاق میشود.