معنی فارسی hair's-breadth

B1

عرض موی یک مو، به فاصله‌ای بسیار کم و ناچیز اشاره دارد و معمولاً در مواردی که نتیجه بسیار نزدیک است، استفاده می‌شود.

A very small distance; a tiny margin.

example
معنی(example):

او هدف را تنها با عرض موی یک مو از دست داد.

مثال:

He missed the target by a hair's breadth.

معنی(example):

این تصمیم تنها با عرض موی یک مو گرفته شد.

مثال:

The decision was made by a hair's breadth.

معنی فارسی کلمه hair's-breadth

:

عرض موی یک مو، به فاصله‌ای بسیار کم و ناچیز اشاره دارد و معمولاً در مواردی که نتیجه بسیار نزدیک است، استفاده می‌شود.