معنی فارسی haircutter
A2شخصی که موها را کوتاه میکند یا به آنها شکل میدهد.
A person who cuts hair professionally.
- NOUN
example
معنی(example):
آرایشگر به من یک haircut عالی داد.
مثال:
The haircutter gave me a great haircut.
معنی(example):
باید یک آرایشگر خوب در محلهام پیدا کنم.
مثال:
I need to find a good haircutter in my neighborhood.
معنی فارسی کلمه haircutter
:
شخصی که موها را کوتاه میکند یا به آنها شکل میدهد.