معنی فارسی hale
B2 /heɪl/سالم، تندرست و قوی، بهخصوص در زمینه سلامت.
In good health; strong and well.
- noun
noun
معنی(noun):
Health, welfare.
example
معنی(example):
او در سن خود سالم و تندرست است.
مثال:
He is hale and hearty for his age.
معنی(example):
ورزشکاران سالم معمولاً در مسابقات موفق میشوند.
مثال:
Hale athletes often excel in competitions.
معنی فارسی کلمه hale
:
سالم، تندرست و قوی، بهخصوص در زمینه سلامت.