معنی فارسی halesome

B2

سالم، به معنای مفید برای سلامتی و رفاه.

Promoting good health; wholesome.

adjective
معنی(adjective):

Wholesome

معنی(adjective):

Healthy

example
معنی(example):

او مشاوره سالمی درباره تناسب اندام می‌دهد.

مثال:

He gives halesome advice about fitness.

معنی(example):

این وعده غذایی سالم برای سلامتی آن‌ها خوب بود.

مثال:

The halesome meal was good for their health.

معنی فارسی کلمه halesome

: معنی halesome به فارسی

سالم، به معنای مفید برای سلامتی و رفاه.