معنی فارسی half-
B1نیمه به معنای 50 درصد یا نیمی از یک چیز اشاره دارد.
Referring to one of two equal parts of something.
- OTHER
example
معنی(example):
او تنها نیمی از ساندویچش را خورد.
مثال:
She only ate half of her sandwich.
معنی(example):
لیوان نیمه پر بود که نشاندهنده یک دیدگاه مثبت بود.
مثال:
The glass was half full, showing a positive outlook.
معنی فارسی کلمه half-
:
نیمه به معنای 50 درصد یا نیمی از یک چیز اشاره دارد.