معنی فارسی half-dead

B1

نصف مرده، به معنای احساس ضعف یا خستگی شدید.

A state of extreme exhaustion or fatigue, feeling very weak.

example
معنی(example):

بعد از پیاده‌روی طولانی، احساس نصف مرده بودن کردم.

مثال:

After the long hike, I felt half-dead.

معنی(example):

او از کمبود خواب نصف مرده بود.

مثال:

He was half-dead from lack of sleep.

معنی فارسی کلمه half-dead

: معنی half-dead به فارسی

نصف مرده، به معنای احساس ضعف یا خستگی شدید.