معنی فارسی half-inching
B1عمل دزدی کم و کوچک که در حال انجام است.
The act of stealing something in a small or petty way.
- verb
verb
معنی(verb):
To pinch, to steal.
example
معنی(example):
او در حال دزدیدن برخی از اقلام از فروشگاه است.
مثال:
He is half-inching some items from the store.
معنی(example):
او در حین دزدیدن وسایل برای پروژهاش گیر افتاد.
مثال:
She got caught half-inching supplies for her project.
معنی فارسی کلمه half-inching
:
عمل دزدی کم و کوچک که در حال انجام است.
