معنی فارسی halloumi
B1 /həˈluːmi/پنیر حلاومی، نوعی پنیر نیمهسخت از جزیره قبرس که معمولاً کبابی میشود.
A semi-hard cheese from Cyprus, often grilled or fried.
- noun
noun
معنی(noun):
A traditional cheese from Cyprus, made from goat's and/or sheep's milk.
example
معنی(example):
من سالادی با پنیر حلاومی درست کردم.
مثال:
I made a salad with halloumi cheese.
معنی(example):
پنیر حلاومی کبابی یک پیشغذای خوشمزه است.
مثال:
Grilled halloumi is a delicious appetizer.
معنی فارسی کلمه halloumi
:
پنیر حلاومی، نوعی پنیر نیمهسخت از جزیره قبرس که معمولاً کبابی میشود.