معنی فارسی hallow

C1

مقدس کردن، به معنای تخصیص یا تقدیس چیزی است.

To make holy or set apart as sacred.

noun
معنی(noun):

(obsolete outside set phrases) A saint; a holy person; an apostle.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند کلیسای جدید را مقدس کنند.

مثال:

They decided to hallow the new church.

معنی(example):

مقدس کردن یک مکان به معنای مقدس ساختن آن است.

مثال:

To hallow a space is to make it sacred.

معنی فارسی کلمه hallow

: معنی hallow به فارسی

مقدس کردن، به معنای تخصیص یا تقدیس چیزی است.