معنی فارسی hallowd
B1هالود، به معنای مقدس کردن یا تقدیس کردن یک مکان یا زمان خاص.
To make something holy or sacred, often in preparation for a special event.
- VERB
example
معنی(example):
اتاق برای مراسم هالود شده بود.
مثال:
The room was hallowd for the ceremony.
معنی(example):
آنها قبل از شروع مراسم، مکان را هالود کردند.
مثال:
They hallowd the site before starting the event.
معنی فارسی کلمه hallowd
:
هالود، به معنای مقدس کردن یا تقدیس کردن یک مکان یا زمان خاص.