معنی فارسی hallowedly
B1به صورت مقدس یا با احترام عمیق به چیزی اشاره دارد.
In a manner that is holy or revered.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور مقدس درباره سنتهای خانوادهاش صحبت کرد.
مثال:
She spoke hallowedly about the traditions of her family.
معنی(example):
زمین مقدس به شدت محترم شمرده میشد.
مثال:
The hallowedly sacred ground was respected by all.
معنی فارسی کلمه hallowedly
:
به صورت مقدس یا با احترام عمیق به چیزی اشاره دارد.
