معنی فارسی halm

B2

هالم، بخش ساقه گیاهان، به‌ویژه در گیاهان علفی.

The stem or stalk of a grass or cereal plant.

example
معنی(example):

هالم اصطلاحی است که اغلب در علم گیاه‌شناسی استفاده می‌شود.

مثال:

Halm is a term often used in botany.

معنی(example):

هالم گیاه گندم بسیار محکم است.

مثال:

The halm of the wheat plant is quite strong.

معنی فارسی کلمه halm

: معنی halm به فارسی

هالم، بخش ساقه گیاهان، به‌ویژه در گیاهان علفی.