معنی فارسی hallucinosis
B2توهمزایی، حالتی از توهم که معمولاً به مدت طولانی ادامه دارد و ممکن است به دلیل مصرف مواد ایجاد شود.
A condition characterized by persistent hallucinations.
- NOUN
example
معنی(example):
توهمزایی معمولاً به سوءاستفاده از مواد مرتبط است.
مثال:
Hallucinosis is often linked to substance abuse.
معنی(example):
پزشک بیمار را به توهمزایی تشخیص داد.
مثال:
The doctor diagnosed the patient with hallucinosis.
معنی فارسی کلمه hallucinosis
:
توهمزایی، حالتی از توهم که معمولاً به مدت طولانی ادامه دارد و ممکن است به دلیل مصرف مواد ایجاد شود.