معنی فارسی halucket

B1

ابزار یا وسیله‌ای که برای کار خاصی طراحی شده است.

A specific tool or mechanism designed for a purpose.

example
معنی(example):

هالوکت ابزاری بود که برای ساخت و ساز استفاده می‌شد.

مثال:

The halucket was a tool used for construction.

معنی(example):

او توضیح داد که چگونه هالوکت در این فرآیند کمک کرد.

مثال:

She explained how the halucket helped in the process.

معنی فارسی کلمه halucket

: معنی halucket به فارسی

ابزار یا وسیله‌ای که برای کار خاصی طراحی شده است.