معنی فارسی hamesoken
B1حالت یا حس خوب و دلپذیر که در نتیجه ارتباط و پذیرش ایجاد میشود.
A state or feeling of comfort and acceptance, often in a social setting.
- OTHER
example
معنی(example):
کودک در رویداد مدرسه هامسکن بود.
مثال:
The child was hamesoken at the school event.
معنی(example):
خنده او باعث شد همه احساس هامسکن کنند.
مثال:
Her laughter made everyone feel hamesoken.
معنی فارسی کلمه hamesoken
:
حالت یا حس خوب و دلپذیر که در نتیجه ارتباط و پذیرش ایجاد میشود.