معنی فارسی hametugs
B1روش یا راهکاری که برای بهینهسازی کارایی یا عملکرد به کار میرود.
A method or strategy used to optimize efficiency or performance.
- OTHER
example
معنی(example):
او پیشنهادی برای هامتوگ به منظور بهبود بهرهوری ما داد.
مثال:
He suggested a hametugs to improve our productivity.
معنی(example):
ما سیستم جدید هامتوگ را ماه گذشته اجرا کردیم.
مثال:
We implemented a new hametugs system last month.
معنی فارسی کلمه hametugs
:
روش یا راهکاری که برای بهینهسازی کارایی یا عملکرد به کار میرود.