معنی فارسی hand-hot
B2به دمایی اشاره دارد که برای لمس کردن بسیار داغ است.
A term used to describe something that is very hot to the touch.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دست من روی اجاق سوخت؛ دستم داغ است.
مثال:
I burned my hand on the stove; it's hand-hot.
معنی(example):
فلز خیلی داغ است که لمس کنم.
مثال:
The metal is too hand-hot to touch.
معنی فارسی کلمه hand-hot
:
به دمایی اشاره دارد که برای لمس کردن بسیار داغ است.