معنی فارسی hand-maiden
B2زنی که در خدمت یک زن دیگر قرار دارد و معمولاً در انجام کارهای خصوصی و روزمره به او کمک میکند.
A woman who serves another woman, usually assisting with her personal affairs.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان خدمتکار عمل میکرد و به خانمش در کارهای روزمره کمک میکرد.
مثال:
She acted as a hand-maiden, helping her mistress with daily tasks.
معنی(example):
در دوران قرون وسطی، یک خدمتکار برای زنان ثروتمند ضروری بود.
مثال:
In medieval times, a hand-maiden was essential for wealthy women.
معنی فارسی کلمه hand-maiden
:
زنی که در خدمت یک زن دیگر قرار دارد و معمولاً در انجام کارهای خصوصی و روزمره به او کمک میکند.