معنی فارسی handblow
B1ضربه دستی، به معنای دادن نیروی انسانی به شیء برای تغییر شکل آن، به ویژه در صنعت شیشهگری.
A technique used in shaping materials by hand, particularly glass.
- VERB
example
معنی(example):
او به شیشه یک ضربه دستی زد تا آن را شکل دهد.
مثال:
He gave a handblow to the glass to shape it.
معنی(example):
هنرمند از تکنیک ضربه دستی برای مجسمههایش استفاده کرد.
مثال:
The artist used a handblow technique for his sculptures.
معنی فارسی کلمه handblow
:
ضربه دستی، به معنای دادن نیروی انسانی به شیء برای تغییر شکل آن، به ویژه در صنعت شیشهگری.