معنی فارسی handbolt
B1قفل دستی، ابزاری است برای محکم کردن درب یا پنجره.
A type of lock or fastening device operated by hand.
- NOUN
example
معنی(example):
دستگاه قفل دستی درب را محکم میکند.
مثال:
The handbolt secures the door tightly.
معنی(example):
او قفل دستی را برای ایمنی بهتر تنظیم کرد.
مثال:
He adjusted the handbolt for better security.
معنی فارسی کلمه handbolt
:
قفل دستی، ابزاری است برای محکم کردن درب یا پنجره.