معنی فارسی handfeed

A2

غذا دادن به حیوانات یا پرندگان با دست، به طور مستقیم.

To give food to animals or birds by hand, directly.

example
معنی(example):

او دوست دارد در پارک به پرندگان غذا بدهد.

مثال:

He loves to handfeed the birds at the park.

معنی(example):

شما می‌توانید در طول بازدید از مزرعه به حیوانات غذا بدهید.

مثال:

You can handfeed the animals during the farm tour.

معنی فارسی کلمه handfeed

: معنی handfeed به فارسی

غذا دادن به حیوانات یا پرندگان با دست، به طور مستقیم.