معنی فارسی handmaidenly

B1

به صفات یا خصوصیاتی اشاره دارد که با خدمتکاری و تمکین نسبت به دیگری مرتبط است.

Relating to the service or role of a handmaiden.

example
معنی(example):

وظایف او به‌صورت خانم دستیار شامل کمک به ملکه است.

مثال:

Her handmaidenly duties include assisting the queen.

معنی(example):

وظایف خانم دستیار اغلب چالش‌برانگیز اما معنادار بودند.

مثال:

The handmaidenly tasks were often challenging yet rewarding.

معنی فارسی کلمه handmaidenly

: معنی handmaidenly به فارسی

به صفات یا خصوصیاتی اشاره دارد که با خدمتکاری و تمکین نسبت به دیگری مرتبط است.