معنی فارسی handpost

B1

پستی که به‌صورت دستی نصب می‌شود و معمولاً در باغ‌ها یا برای حمایت از سایر اجسام استفاده می‌شود.

A post that is installed by hand, often for support.

example
معنی(example):

پست دستی برای حمایت از گیاهان بالا رونده استفاده شد.

مثال:

The handpost provided support for the climbing plants.

معنی(example):

او یک پست دستی به باغ برای تزئین اضافه کرد.

مثال:

He added a handpost to the garden for decoration.

معنی فارسی کلمه handpost

: معنی handpost به فارسی

پستی که به‌صورت دستی نصب می‌شود و معمولاً در باغ‌ها یا برای حمایت از سایر اجسام استفاده می‌شود.