معنی فارسی handstaff

B1

چوب یا عصای دستی که به عنوان وسیله‌ای برای حمایت و تکیه‌گاه استفاده می‌شود.

A staff or stick that is held by hand for support or guidance.

example
معنی(example):

او یک چوب دستی برای حمایت در حین پیاده‌روی حمل کرد.

مثال:

He carried a handstaff for support while hiking.

معنی(example):

یک چوب دستی در زمین ناهموار می‌تواند مفید باشد.

مثال:

A handstaff can be helpful in uneven terrain.

معنی فارسی کلمه handstaff

: معنی handstaff به فارسی

چوب یا عصای دستی که به عنوان وسیله‌ای برای حمایت و تکیه‌گاه استفاده می‌شود.