معنی فارسی hankie
A2دستمال کوچک، معمولاً پارچهای که برای پاککردن صورت یا بینی استفاده میشود.
A small cloth, often used for wiping the face or nose.
- noun
noun
معنی(noun):
(abbreviation, short) A handkerchief
example
معنی(example):
او یک دستمال از جیبش درآورد تا چشمانش را پاک کند.
مثال:
She pulled out a hankie to dab her eyes.
معنی(example):
آن زن حروف اول اسمش را روی دستمال مورد علاقهاش گلدوزی کرد.
مثال:
The woman embroidered her initials on her favorite hankie.
معنی فارسی کلمه hankie
:
دستمال کوچک، معمولاً پارچهای که برای پاککردن صورت یا بینی استفاده میشود.