معنی فارسی harborer
B2کسی که چیزی را در خود نگه میدارد، به ویژه یک احساس یا اطلاعات، موظف به حمایت و حفاظت از آن است.
One who provides shelter or protection, especially to secrets or talents.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک پناهدهنده به استعدادها شناخته میشد.
مثال:
She was known as a harborer of talents.
معنی(example):
پناهدهنده به رازهای خطرناک باید محتاط باشد.
مثال:
The harborer of dangerous secrets must be cautious.
معنی فارسی کلمه harborer
:
کسی که چیزی را در خود نگه میدارد، به ویژه یک احساس یا اطلاعات، موظف به حمایت و حفاظت از آن است.