معنی فارسی hard hit

B1

ضربه یا آسیب جدی که به چیزی وارد می‌شود.

A severe impact or effect on something.

adjective
معنی(adjective):

In severe difficulties; greatly affected by a problem.

example
معنی(example):

تیم پس از مصدوم شدن بازیکن آسیب سختی دید.

مثال:

The team took a hard hit after the player got injured.

معنی(example):

بازار در دوران رکود آسیب سنگینی دید.

مثال:

The market took a hard hit during the recession.

معنی فارسی کلمه hard hit

: معنی hard hit به فارسی

ضربه یا آسیب جدی که به چیزی وارد می‌شود.