معنی فارسی hard pad
B1پدی سخت که معمولاً برای فعالیتهایی مانند نوشتن یا قرار دادن اشیاء استفاده میشود.
A stiff or firm writing surface or mat.
- NOUN
example
معنی(example):
این پد سخت برای نوشتن ایده آل است.
مثال:
The hard pad is ideal for writing.
معنی(example):
او پد سخت را زیر دفترچه گذاشت.
مثال:
He placed the hard pad beneath the notebook.
معنی فارسی کلمه hard pad
:
پدی سخت که معمولاً برای فعالیتهایی مانند نوشتن یا قرار دادن اشیاء استفاده میشود.