معنی فارسی hard-put

B1

سخت متضرر شده، به وضعیتی دشوار و چالش‌برانگیز اشاره دارد که در آن فرد قادر به انجام یک کار نیست و گزینه‌های محدودی دارد.

In a difficult situation where one has few options or is under pressure.

example
معنی(example):

من به سختی توانستم راه حلی برای مشکل پیدا کنم.

مثال:

I was hard-put to find a solution to the problem.

معنی(example):

او به سختی افتاد وقتی که ماشینش در وسط بزرگراه خراب شد.

مثال:

She was hard-put when her car broke down in the middle of the highway.

معنی فارسی کلمه hard-put

: معنی hard-put به فارسی

سخت متضرر شده، به وضعیتی دشوار و چالش‌برانگیز اشاره دارد که در آن فرد قادر به انجام یک کار نیست و گزینه‌های محدودی دارد.