معنی فارسی plenty/plenty

B1

plenty به معنای مقدار زیاد یا کافی، به‌ویژه در زمینه منابع یا فرصت‌ها استفاده می‌شود.

A large or sufficient amount; more than enough.

example
معنی(example):

در مهمانی برای همه کافی غذا وجود دارد.

مثال:

There is plenty of food for everyone at the party.

معنی(example):

او زمان کافی برای تمام کردن تکالیفش دارد.

مثال:

She has plenty of time to finish her homework.

معنی فارسی کلمه plenty/plenty

:

plenty به معنای مقدار زیاد یا کافی، به‌ویژه در زمینه منابع یا فرصت‌ها استفاده می‌شود.