معنی فارسی harmonogram

B1

هارمونواگرام ابزاری است برای ترسیم بصری نت‌های موسیقی به گونه‌ای که هماهنگی بین بخش‌ها را نشان دهد.

A visual representation of musical scores used to outline harmony.

example
معنی(example):

یک هارمونوگرام برای ترسیم بصری نت‌های موسیقی استفاده می‌شود.

مثال:

A harmonogram is used to outline musical scores visually.

معنی(example):

موسیقی‌دانان از هارمونوگرام برای هماهنگی بخش‌های مختلف موسیقی استفاده می‌کنند.

مثال:

Musicians use a harmonogram to coordinate different parts of the music.

معنی فارسی کلمه harmonogram

: معنی harmonogram به فارسی

هارمونواگرام ابزاری است برای ترسیم بصری نت‌های موسیقی به گونه‌ای که هماهنگی بین بخش‌ها را نشان دهد.