معنی فارسی harmonometer
B2هارمونومتر، ابزاری است برای اندازهگیری و تحلیل هماهنگی و تضاد صداهای موسیقی.
An instrument used to measure the harmony and dissonance of musical sounds.
- NOUN
example
معنی(example):
هارمونومتر هماهنگی نتهای موسیقی را اندازهگیری میکند.
مثال:
The harmonometer measures the harmony of musical notes.
معنی(example):
میتوانید از هارمونومتر برای بررسی اینکه آیا سازها در هماهنگی هستند استفاده کنید.
مثال:
You can use a harmonometer to check if the instruments are in tune.
معنی فارسی کلمه harmonometer
:
هارمونومتر، ابزاری است برای اندازهگیری و تحلیل هماهنگی و تضاد صداهای موسیقی.