معنی فارسی harplike
B1به معنای شبیه به ساز هارپ یا دارای ویژگیهای صوتی و ظاهری مرتبط با آن.
Resembling or characteristic of a harp.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صدای موسیقی مانند ساز هارپ و آرامش بخش بود.
مثال:
The sound of the music was harplike and soothing.
معنی(example):
هنرمند در ساختار خود از زههای مانند هارپ استفاده کرد.
مثال:
The artist used harplike strings in their composition.
معنی فارسی کلمه harplike
:
به معنای شبیه به ساز هارپ یا دارای ویژگیهای صوتی و ظاهری مرتبط با آن.