معنی فارسی harpylike

B2

هارپی‌مانند، توصیفی برای خصوصیات یا رفتارهایی که به موجودات افسانه‌ای هارپی شباهت دارند، به ویژه در زمینه‌هایی مانند پرخاشگری یا ایجاد حس تهدید.

Resembling a harpy, often in a negative way, suggesting aggression or threat.

example
معنی(example):

مخلوق در داستان به صورت هارپی‌مانند توصیف شده بود، با بال‌ها و منقاری تیز.

مثال:

The creature in the story was described as harpylike, with wings and a sharp beak.

معنی(example):

نگرش او در طول جلسه نوعی هارپی‌مانند بود، تهاجمی و خواستار.

مثال:

Her attitude during the meeting was rather harpylike, aggressive and demanding.

معنی فارسی کلمه harpylike

: معنی harpylike به فارسی

هارپی‌مانند، توصیفی برای خصوصیات یا رفتارهایی که به موجودات افسانه‌ای هارپی شباهت دارند، به ویژه در زمینه‌هایی مانند پرخاشگری یا ایجاد حس تهدید.