معنی فارسی harrumphed

B1

هارامف شده، بیانگر حالتی از نارضایتی یا تعجب در قبال چیزی است.

Expressed a sound of discontent or annoyance (past tense of harrumph).

verb
معنی(verb):

To dislike, protest, or dismiss.

example
معنی(example):

او وقتی از او خواسته شد که توضیح دهد، بلند هارامف کرد.

مثال:

She harrumphed loudly when asked to explain.

معنی(example):

او به پیشنهاد مضحک با هارامف کردن پاسخ داد.

مثال:

He harrumphed in response to the ridiculous suggestion.

معنی فارسی کلمه harrumphed

: معنی harrumphed به فارسی

هارامف شده، بیانگر حالتی از نارضایتی یا تعجب در قبال چیزی است.