معنی فارسی hastive

B1

Hastive به معنای عجول و بدون تفکر است، به ویژه در زمینه تصمیم‌گیری.

Characterized by haste; done too quickly.

example
معنی(example):

عملکرد Hastive تیم منجر به اشتباهات شد.

مثال:

The hastive actions of the team led to mistakes.

معنی(example):

باید از تصمیمات Hastive در حین پروژه پرهیز کنیم.

مثال:

We need to avoid hastive decisions during the project.

معنی فارسی کلمه hastive

: معنی hastive به فارسی

Hastive به معنای عجول و بدون تفکر است، به ویژه در زمینه تصمیم‌گیری.