معنی فارسی hastingsite

B2

محل و نقطه‌ای که باستان‌شناسی در آن صورت می‌گیرد و برای تحقیق در مورد تاریخ خاص مهم است.

An archaeological site of significance, especially related to historical events.

example
معنی(example):

محل هستینگز مکانی مهم باستان‌شناسی برای درک تاریخ قرون وسطی است.

مثال:

The hastingsite is a crucial archaeological site for understanding medieval history.

معنی(example):

پژوهشگران در حال مطالعه محل هستینگز هستند تا اطلاعات بیشتری درباره گذشته به دست آورند.

مثال:

Researchers are studying the hastingsite to uncover more about the past.

معنی فارسی کلمه hastingsite

: معنی hastingsite به فارسی

محل و نقطه‌ای که باستان‌شناسی در آن صورت می‌گیرد و برای تحقیق در مورد تاریخ خاص مهم است.