معنی فارسی hatchability
B2قابلیت جوجهدرآمدن، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن تخمها میتوانند به جوجه تبدیل شوند.
The rate at which eggs can develop into live hatchlings.
- NOUN
example
معنی(example):
امسال قابلیت جوجهدرآمدن تخممرغها به طرز شگفتانگیزی بالا بود.
مثال:
The hatchability of the eggs was surprisingly high this year.
معنی(example):
دانشمندان قابلیت جوجهدرآمدن را برای بهبود کشاورزی مرغ داری مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study hatchability to improve poultry farming.
معنی فارسی کلمه hatchability
:
قابلیت جوجهدرآمدن، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن تخمها میتوانند به جوجه تبدیل شوند.