معنی فارسی have a plum in one's mouth

B2

عبارتی است که به نحوی خاص و غیرطبیعی از صحبت کردن اشاره دارد.

An idiom describing an affected, overly formal manner of speaking.

example
معنی(example):

او طوری صحبت می‌کند که انگار یک آلو در دهانش دارد.

مثال:

He talks as if he has a plum in his mouth.

معنی(example):

به نظر می‌رسد که او وقتی بعضی از کلمات را تلفظ می‌کند، یک آلو در دهانش دارد.

مثال:

It seems like she has a plum in her mouth when she pronounces certain words.

معنی فارسی کلمه have a plum in one's mouth

:

عبارتی است که به نحوی خاص و غیرطبیعی از صحبت کردن اشاره دارد.