معنی فارسی have a word in someone&
B1این عبارت به معنای صحبت کردن یا گفتوگو کردن با کسی برای گفتن نظری یا کسی را هشدار دادن است.
To speak to someone, especially to give advice or to express a concern.
- IDIOM
example
معنی(example):
من نیاز دارم که درباره رفتار اخیرت با تو صحبت کنم.
مثال:
I need to have a word in you about your recent behavior.
معنی(example):
او درباره برنامههایشان برای پروژه با او صحبت کرد.
مثال:
She had a word in him to discuss their plans for the project.
معنی فارسی کلمه have a word in someone&
:این عبارت به معنای صحبت کردن یا گفتوگو کردن با کسی برای گفتن نظری یا کسی را هشدار دادن است.