معنی فارسی have something to show for
B2داشتن دستاوردی قابل مشاهده به دلیل تلاش یا سرمایهگذاری.
To possess tangible results or achievements from one’s efforts.
- IDIOM
example
معنی(example):
بعد از سالها کار سخت، بالاخره چیزی برای نشان دادن دارم.
مثال:
After years of hard work, I finally have something to show for it.
معنی(example):
او سرمایهگذاریهایی برای نشان دادن تمام برنامهریزیهای مالیاش دارد.
مثال:
She has investments to show for all her financial planning.
معنی فارسی کلمه have something to show for
:
داشتن دستاوردی قابل مشاهده به دلیل تلاش یا سرمایهگذاری.