معنی فارسی have-ones-hands-full

B1

داشتن مشغله زیاد و به خصوص وقتی که کارها بیش از حد باشد و فرد نتواند به همه آنها به راحتی رسیدگی کند.

To be very busy or overwhelmed with tasks or responsibilities.

example
معنی(example):

او با پروژه جدید مشغول است.

مثال:

She has her hands full with the new project.

معنی(example):

با سه بچه در خانه، او قطعاً مشغول است.

مثال:

With three kids at home, he definitely has his hands full.

معنی فارسی کلمه have-ones-hands-full

: معنی have-ones-hands-full به فارسی

داشتن مشغله زیاد و به خصوص وقتی که کارها بیش از حد باشد و فرد نتواند به همه آنها به راحتی رسیدگی کند.