معنی فارسی hawklike

B1

خصوصیتی که به ویژگی‌ها و رفتارهای پرنده‌های شکاری شباهت دارد.

Resembling or characteristic of a hawk, often describing keen perception or appearance.

example
معنی(example):

این موجود ظاهری شبیه به هاکی داشت.

مثال:

The creature had a hawklike appearance.

معنی(example):

نگاه تیز به عنوان شبیه به هاکی توصیف شد.

مثال:

The sharp gaze was described as hawklike.

معنی فارسی کلمه hawklike

: معنی hawklike به فارسی

خصوصیتی که به ویژگی‌ها و رفتارهای پرنده‌های شکاری شباهت دارد.