معنی فارسی hawkwise
B1به صورت زیرکانه و با دقت، مانند رفتار یک شاهین.
In a wise or shrewd manner, resembling the keen observation skills of a hawk.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شکل زیرکانهای حرکت کرد و هر جزئیاتی را زیر نظر گرفت.
مثال:
He moved hawkwise, observing every detail.
معنی(example):
نزدیک شدن به وضعیت به شکل زیرکانه به او کمک کرد تا از اشتباهات پرهیز کند.
مثال:
Approaching the situation hawkwise helped him avoid mistakes.
معنی فارسی کلمه hawkwise
:
به صورت زیرکانه و با دقت، مانند رفتار یک شاهین.