معنی فارسی hawm

B1

هوم، صدای کوتاه و مکرری که معمولاً برای ابراز شگفتی یا تایید استفاده می‌شود.

A sound expressing surprise or affirmation.

example
معنی(example):

او برای ابراز شگفتی خود یک هوم گفت.

مثال:

He made a hawm to express his surprise.

معنی(example):

صدای یک هوم در اتاق طنین‌انداز شد.

مثال:

The sound of a hawm echoed through the room.

معنی فارسی کلمه hawm

: معنی hawm به فارسی

هوم، صدای کوتاه و مکرری که معمولاً برای ابراز شگفتی یا تایید استفاده می‌شود.