معنی فارسی haymow

B2

محل ذخیره‌سازی علف در بالای یک انبار یا ساختمان کشاورزی.

A storage area for hay, usually in a barn.

noun
معنی(noun):

A pile of hay stored in a barn.

معنی(noun):

The place in a barn where hay is deposited.

example
معنی(example):

حیوان در حال حاضر با علف تازه پر شده است.

مثال:

The haymow is filled with fresh hay.

معنی(example):

او علف را برای فصل زمستان در انبار haymow ذخیره کرد.

مثال:

She stored the hay in the haymow for the winter.

معنی فارسی کلمه haymow

: معنی haymow به فارسی

محل ذخیره‌سازی علف در بالای یک انبار یا ساختمان کشاورزی.